تفاهم در عقلانیت

مهدی میرزاوند

برای درک درست و شناخت دقیق از انتخابات و تاثیرگذاری انتخابات در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی جامعه ی زاگرس نشینان، در ابتدا شاخص فلاکت این استان ها را باید در سلسله انتخاباتی که ترجیحات بخشی از جامعه را رقم می زدند مورد بازبینی قرار داد. در شعر یک قالب شعری داریم بنام ترجیح بند یا بند گردان که از غزل‌های چند بیتی که هم وزن هستند تشکیل شده و برای اتصال این غزل‌ها به یکدیگر از یک بیت تکراری استفاده می‌نماید.که در نهایت مضمون و درون مایه ی شعر به آن بیت بر می گردد .

انتخابات در استان لرستان چون در ابتدا از یک گفتگوی آزاد و فراگیر به شیوه ی 《عقلانیت تفاهمی》پیروی نمی کند در نهایت به ترجیحات عده ای یا ترجیحا به اهداف شخص نماینده بند می شود.

از زمانی که توان آزمایی و راست آزمایی گفتمان های انتخاباتی در نزد مردم مورد کنکاش و پرسش قرار گرفت جنس انتخابات《گفتمان های سیاسی》نیز رنگ باخت . با این پیش گفتار معتقدم جنس و شاکله ی مشارکتی انتخابات مجلس دوره ی دوازدهم به انتخابات دوره ی نهم مجلس شبیه می باشد هرچند که تجارب برگزاری انتخابات مجلس برای ما آموخته هایی دارد که معمولا دولت ها در دوره ی اول فعالیت شان به مجلسی همسو تمایل دارند.

البته در این بین به تعداد سرنشینان یک اتوبوس نیز نماینده ناهمسو وارد مجلس شده اند. منتهی باتوجه به تمرین و تجربه های وافر جریان های سیاسی نباید به سادگی از کنار قدرت تشکیلاتی این قشر که عمده ی فعالیت شان مربوط به انتخابات است عبور کرد با این تفاوت که اینبار در کارزاری پنجه در پنجه می شوند که شاهد رنگ باختگی گفتمان های سیاسی هستیم و هنوز از فقدان عنوان و بسته ی محتوایی انتخابات پیش رو در رنج می باشند، زیرا محل های منازعه ی قدرت در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران به محتوای برگزاری انتخابات منتهی می شود چیزی شبیه برجام و تعامل با غرب که بعنوان محتوای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس دوره دهم بکار گرفته شد و تحلیل گران آنرا در انتخابات ریاست جمهوری بعنوان 《برگ برنده》 و در انتخابات مجلس 《باز پیروزی》تفسیر نمودند.

همچنانکه در طیف مقابل نیز، آنروز که رهبری در اواخر دولت دوم روحانی باتوجه بر خودمختاری و ناتوانی ترامپ و غرب در فرسایشی شدن امضای برجام فرمودند: ورود سرمایه گذاران غربی به ایران ممنوع می باشد، راهبرد و بسته ی محتوایی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم از غرب بسمت شرق محتواسازی شد تا اینبار کارت برنده با سلسله مراتب متفاوتی به ابراهیم رئیسی برسد.

حال با تحلیل و تجویز این راهبردها اینکه ما کدام مسیر را انتخاب کنیم و کدام مسیر در بالاترین رتبه دارای اهمیت می باشد باعث می شود که ناخوداگاه یاد شاخص فلاکت لرستان بیفتیم اساسا مگر نه اینکه میبایست نتیجه و خروجی این انتخابات به قوانین و نظارتی منتهی شود که با موفقیت و منافع جمعی مردم ما قرابت داشته باشد.

اینجاست که نقش 《عقلانیت تفاهمی》برجسته می شود چراکه چرخه ی تجارب ما بخصوص در نگرش های ابزاری به ما ثابت نموده است : کاهنده بودن رفاه و آسایش مردم ما نتیجه و خروجی《 ابزار نگری》است که هیچ گاه منافع مردم در مخیله آنها جایی نداشته است و عامدانه و آزموده باعث هدر رفتن سرمایه های اجتماعی در تحریک 《 عقلانیت جمعی》 بوده اند در حالیکه شیوه مطلوب زندگی در استان های کویری نتیجه ی یک جمع بندی بنام عقلانیت تفاهمی ست.

در این استان ها بجای انکه درگیر تهمت و توهین و جنگ روانی عده ای سلبریتی مختص انتخابات شوند چرخه ی خردورزی ، تحلیل و تفاهم را در پیش می گیرند و اینچنین است که ما بعنوان سرزمین هزار چشمه هنوز در غم ساختن یک سد هستیم در حالیکه در انسو توانسته اند آب دریا را به کویر برسانند ،آیا ابزار نگری در هدر دادن عقلانیت جمعی به رتبه ی اول فلاکت بدبختی تورم و مهاجرت لرستان بی ارتباط نمی باشد .

آیا زایندگی الیگارشی قومیت گرایی در انتخابات ، ریشه در سلسله سرخوردگی های اقوام در ابزار نگری عده ای ندارد؟آیا تفاهم های سیاسی تاکنون در استان لرستان شکل گرفته است ( اصفهانی ها برای توسعه مترو اصفهان روزانه به سلول کرباسچی شهردار سابق اصفهان در زندان مراجعه می کردند) در نظر داشته باشیم مادامی سخن از بسته ی محتوایی بمیان می آید یعنی مسیر و راهبرد اداره کشور مشخص گردیده است و این دقیقا همان نقطه و نکته ای می باشد که عامل توسعه استان های کویری ست بدین معنا که باتوجه به تحلیل و شناخت از چگونگی اداره کشور پای به کارزار انتخاباتی می گذارند و از طریق عقلانیت تفاهمی میوه ی مشارکت شان را از اعتبارات طرح های ملی ، مصوبات مجلس ، اعتبارات مختص ریاست جمهوری و صندوق ارزی کشور جمع می کنند در حالیکه سطح مشارکت شهرستان محروم کوهدشت دو برابر میزان مشارکت این مناطق است.

اینجاست که کیفیت بر کمیت غلبه می کند و به ما می آموزد که برای بالا بردن سطح رفاه و آسایش مردم راهی جز گفتمان سازی از پایین به بالا نداریم زیرا اگر نمایندگان توسعه محور حتی با کمترین ارا برگزیده شوند در زورآزمایی های بودجه ای و در توزیع درآمد دولت ها با اختلاف طبقاتی مواجه نخواهیم شد اگر به آمار شاخص های فلاکت زاگرس نشینان و استان لرستان در چند سال اخیر توجه کنیم شاهد رشد آمار بیکاری و مهاجرت نخبگان خواهیم بود زیرا پرواضح است : آنچه در انتخابات در قالب حمایت از یک شخص بکاریم همان را درو خواهیم کرد همچنانکه مهمترین اصل در توسعه کویرنشینان ، تفاهم در عقلانیت است.