کد خبر : 1150
تاریخ انتشار : شنبه 28 مرداد 1402 - 11:17
-

نقد هرمنوتیک بد زخمی اثر سمیه اسماعیل زاده

نقد هرمنوتیک بد زخمی       اثر سمیه اسماعیل زاده
بدزخمی حکایتی دیگر از شعر معاصر است که علاوه بر گذشته ی کلاسیک و دوران انقلاب ادبی نیما تجربه ظهور شاعران دهه ۷۰ به این سو را با خود یدک می کشد .؛

نویسنده :عزیز کلهر

بدزخمی حکایتی دیگر از شعر معاصر است که علاوه بر گذشته ی کلاسیک و دوران انقلاب ادبی نیما تجربه ظهور شاعران دهه ۷۰ به این سو را با خود یدک می کشد .

سمیه اسماعیل زاده ،شاعر سلیس سرایی است که گویا شعرهای گفتار گونه اش را صمیمی تر از نامه های یک دوست به مخاطبین حرفه ای و غیر حرفه ای می رساند و از بازتاب سادگی های اشعارش می‌شود به راحتی اعماق تفکر و تخیلاتش را واکاوی کرد شعر سمیه اسماعیل زاده سرشار از صمیمت واژه در انتقال مفاهیم و معانی است اما روایت گری این شاعر از برخی شاعران معاصر ایران که در سیاق گفتار داعیه دار هستند قدرتمند تر است که خود نشانگر تجربه گرایی شاعر و چینش مناسب واژه براساس فضا و ایجاد روایت بر اساس زبانی ست که هرگز تن به پریشی نداده است که از شاخصه های شعر اسماعیل زاده است که به مصادیق مفهومی و معنایی آن خواهیم پرداخت .

سمیه اسماعیل زاده مونولوگ های ماندگاری را در شعر بنا می کند ، که ساختار گفتمانی خود را با درونیاتش استحکام می بخشد یعنی بنحوی در واژه ها زندگی می کند و به مخاطب درونی خود می پردازد >تورا از رنگ بنفش بیرون کشیدم /از ساعت هفت عصر /می شنوی ؟/در هفت سالگی ام انگار زنگ مدرسه را زده اند /(ص۷و۸)گریز شاعران ایران به هفت سالگی به کودکی و پویایی دوران شکوهمند طفولیتدر بسیاری از آثار اجتناب ناپذیر است و این عقب گرد نیز شامل حال سمیه اسماعیل زاده شده است و فروغ فرخ زاد هم به این عوالم سیر داشته است ،اما اسماعیل زاده در انتهای همین شعر رویه ی معنایی را با یاسی فلسفی به درک از موقعیت موجود می رساند دقیق نارنگی را در برابر بی رنگی قرار می دهد و این مدل نوشتن های ساده اما عمیق کار شاعران حرفه ای است (ص۷و۸)او دقیقا در برزخ به دست آوردن و از دست دادن‌ها گرفتار است و این کشمکش ها را به تصویر می کشد .

سمیه اسماعیل زاده در درون خود می جنگد تا مفاهیم در زایش خود براساس محور اندیشیدگی اش پیش بروند و این تسلط بر تفسیر پایانی و خروجی معنایی از شعر برای هرکسی ساده نیست .فکر می کنی در ابتدا عاشقانه نوشته است اما در من منفرد اسیر نیست ،بعد در جریان محوری شعر به رسالت شاعر پی می بری .>دوست دارم از خستگی هایم بگویم /بنویسم /فریاد بزنم ….کسی متوجه حالم نمی شود /بیان عدم درک قاطع از هستی شاعر و تفکرش درد زمانه ای است که خریداران خود را از دست داده است .

(ص۹)سیمه اسماعیل زاده >میان خروارها نارنجک گم شده ،شبیه انجیری کوچک در باغی بزرگ، مراعات نظیر زدایی در این شعر بین نارنجک و انجیر حیرت انگیز است که هردو عملکردی متضاد دارند و این پارادکس ها راه را برای فکر کردن باز می کند ،هرگز بین انجیر و نارنجک رابطه ای نیست اما این تضاد کلماتی به گویایی تام رسیده است ،که گاهی می،شود تلخ بود مثل نارنجک و گاهی شیرین مانند انجیر که حاکی از مرگ و زندگی است که نوعش را ما انتخاب می کنیم .(ص۱۱)اتوپیای سیمه اسماعیل زاده نور است (ص۱۲) چون نور می خواهد از هر اشیایی و از هرپدیده ای بگذرد .هستی شناسی شعر اسماعیل زاده متنوع است چون در زمانه ای که معنا گریزی در شعر زیبایی خلق می کند او پایگاه اندیشه خود را بر بنای آرمانهای ثابتی بنا نمی کند تا بتواند تجربه کند و آنها را با صمیمت منتقل نماید.

در شعر (ص۱۵)او همزاد پنداری هایی می کند که کمتر من در اشعار دیگران خواندم >در من شهری ناگوار می تازد گاهی انگشتانم غارت می شوند گاهی هم از خواب هایم می دزدند مرا /و بعد بسوی ارجاعات بیرونی همچون (خانه ی انصاری ،دژ بسطام) شعر را کشان کشان می برد.

ودر چاهی عمیق فرو می رود مانند چشمی که در خواب عمیق فرو رفته باشد رویاهای خود را در خواب طلب می‌کند نه بیداری .سمیه اسماعیل زاده ناکامی در جهان امروز را خوب شناخته است و همه چیز را برای ارضا روحی به رویاها گره می زند .نگاه تاریک سمیه اسماعیل زاده بسیار ساده و عمیق مطرح می شود که گاهی حس این اعماق بسیار سخت است چون در کمال سادگی بیان می شوند .

>رنگهارا خانه به خانه به دوش می کشم تا کسی پی نبرد به سیاهی این روزگار (ص۱۷)سمیه اسماعیل زاده در ابتدای این شعر در اوج سادگی یک روایت بی پیرایه سخنی بزرگ را بیان می کند که از پس هر شاعری این سادگی و عمق بر نمی آید شاعر صورت خود را گویا با سیلی سرخ می کند و گاهی نیز مناعت طبع بلندش کتمان تاریکی است که او را به ضلالت ببرد اما انکار او خاصه ی انسانهای درونگرایی است که می خواهند در تاریکی مطلق خود را پیدا کنند .

<تو چشمهایت را ببند تامن خودم را پیدا کنم (ص۱۷)سمیه اسماعیل زاده را نمی‌شود با کسی مقایسه کرد ،اینکه از پایگاه شخصی شاعرانه خود سخن می گوید کاملا مبرهن است و کاملا صدای زنانگی در شعرهایش علیرغم یاس ها و واکنش ها به پیرامون را می توان به سادگی دریافت .

مطالبات درونی شاعر گاهی تن به عصیانی ملیح اما قابل توجه می دهد که بار روانی بر شاعر را تجلی می دهد >کاش فرشته های روی دوشم را / برای یک روز هم که شده /زمین بگذارم /و انتقامم را بگیرم …. (ص۲۱)نگاه سمیه اسماعیل زاده از جامعه شناسی جدا نیست و زخم های اجتماعی را در بیانی مرثیه گونه بیان می کند از مرد سالاری و عدم درک متقابل ،من منفرد می خواهد من متکثر را رو کند <غمگینم /شبیه گوش های پدر /که سالهاست صدای مادر را نمی شنود (ص۲۲)و یا وقتی بجای عشق با بغض …..(ص۲۳)او گاهی معنایی را بصورت ذهنی گاهی تجریدی و انتزاعی بیان می کند یعنی نگاهی سورئالیستی را بر بیان ساده استوار می کند .

<صورتم را که پر از ابرهای باریک است نمی بینی ؟ تو از من ،منی را میخواهی که سالهاست مرده است .(ص۲۴)ترس شاعر از جهان مدرنیته بسیار منحصر بفرد است و می شود برخی رگه های شعر سمیه اسماعیل زاده را جز بهترین نگینه های معنایی ،ایماژیستی شعر معاصر ایران دانست که به آنها بصورت مصداقی می پردازیم و گیرایی معنا را به مخاطب واگذار می کنم .

نگینه های ادبی سمیه اسماعیل زاده در مجموعه شعر بد زخمی :ص۲۵>می ترسم/ سیلی که از رادیو شروع شده /مرا چون اولین آبادی سر راه/ با خودش ببرد >/ص۳۰>همه نبات ها را در رودخانه شسته بودم />ص۳۱هیچ دوربینی نتوانست همه زیبایی شب را به تصویر بکشد /مثل عکس های رادیولوژی که زیبایی قلب پدر را …./ص۴۰>قسمت هایی از این زندگی را نمی بینم شبیه روزنامه های چسبیده به پنجره / که یک سمتشان /هیچ وقت خوانده نمی شود >ص۴۱ >سرم را اشغال کرده اند <ص۴۷دریاهایی که می خوابند را هبچ رودخانه ای بیدار نخواهد کرد …

سمیه اسماعیل زاده شاعری محتوا گرا و معنا گراست راهی بسیار سخت در پیش دارد اما گامهای نخستین را آنقدر خوب برداشته که می شود نبوغ فکری برای رسیدن به قله های شعر را در وی جستجو کرد لازمه این حرکت بزرگ دور نماندن از شعر همراه با اندیشه است .

مجموعه شعر بد زخمی ،سویه های رومانتیک و گاهی فلسفه وار از دیالوگ با شخص رو در رو ،دنیا ،جامعه، است که گاه درونگرایی شاعر بر همه ارکان آن استیلا دارد که می شود سیمه اسماعیل زاده در قاب های بهتری از زندگی و شعر در آینده ادبیات این سرزمین جستجو کرد او آغازی خوب با دایره واژگانی منحصر به خود دارد که مجموعه شعر بد زخمی را بسیار خوب و قابل اعتنا به مخاطبان ایرانی خود ارزانی داشته است .

عزیز کلهر

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.